English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3778 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clock method U روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
call off U فرمان نظامی برای شمارش قدم یا شمارش شمارش بشمار
countering U عقربه شمارش
counter U عقربه شمارش
countered U عقربه شمارش
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
acoustical surveillance U اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
numeration U شمارش
counts U شمارش
counting U شمارش
counted U شمارش
count U شمارش
computation U شمارش
computations U شمارش
denumerable U قابل شمارش
numberless <adj.> U غیرقابل شمارش
recount U شمارش مجدد
countdowns U شمارش معکوس
enumerable U شمارش پذیر
enumeratoin U سرشماری شمارش
countless <adj.> U غیرقابل شمارش
innumerable <adj.> U غیرقابل شمارش
sumless <adj.> U غیرقابل شمارش
recounting U شمارش مجدد
uncountable <adj.> U غیرقابل شمارش
countdown U شمارش معکوس
myriad <adj.> U غیرقابل شمارش
recounted U شمارش مجدد
indigitation U اعلان شمارش
tallied U شمارش شمارشگر
countable U شمارش پذیر
recounts U شمارش مجدد
counting loop U حلقه شمارش
head count U شمارش مردم
counting votes U شمارش اراء
head counts U شمارش مردم
calculability U قابلیت شمارش
record count U شمارش رکوردها
tally U شمارش شمارشگر
tallies U شمارش شمارشگر
numerable U قابل شمارش
tallying U شمارش شمارشگر
computation U نتیجه شمارش محاسبه
scrutineer U مامور شمارش ارا
numerative U دستگاه شمارش [ریاضی]
computations U نتیجه شمارش محاسبه
tab U شمارش جدول بندی
reference count technique U تکنیک شمارش ارجاعات
tabs U شمارش جدول بندی
uncounted U غیر قابل شمارش
innumerable U غیرقابل شمارش بیحد و حصر
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
dehind U شمارش امتیاز منفی بازیگر
count down U از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
hemacytometer U اسبابی برای شمارش گویچههای خون
blood count U شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
blood counts U شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
communication security custodian U مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
keystroke U شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
clockhand U عقربه [ساعت ...]
hand U عقربه [ساعت ...]
hour hand U عقربه ساعت شمار
hour hands U عقربه ساعت شمار
hour land U عقربه ساعت شمار
little hand U عقربه کوچک [ساعت]
server U مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
retrograde hand U عقربه برگشت دهنده [ساعت ...]
to advance the hand of a clock U عقربه ساعت را جلو کشیدن
minute hand U عقربه دقیقه شمار ساعت
rotation in a clockwise direction U گردش در جهت عقربه ساعت
counterclockwise U درجهت مخالف حرکت عقربه ساعت
anticlockwise rotation U گردش مخالف جهت عقربه ساعت
count off U شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
gammadion U چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
grid U سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids U سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
rotation U چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
azimuth U قوس افقی در جهت گردش عقربه ساعت واقع بین نقطه ثابتی
decimal file system U سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
action agent U مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
stereography U طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
list of targets U لیست هدفها
target overlay U کالک هدفها
group of targets U گروه هدفها
program of targets U برنامه هدفها
target dossiers U پرونده هدفها
schedule of targets U برنامه هدفها
target system U سیستم هدفها
target list U لیست هدفها
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
replot data U عناصر دوباره بردن هدفها
target information center U مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
flash ranging location U تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
burn through range U مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
times U ساعتی
timed U ساعتی
time U ساعتی
hourly U ساعتی
timing device U ساعتی
horary U ساعتی
quotidian U 42 ساعتی
some two hours U یک دو ساعتی
circadian U 42 ساعتی
trap U سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
automatic time switch U کلید ساعتی
watch pocket U جیب ساعتی
time switch U کلید ساعتی
time switches U کلید ساعتی
time lock U قفل ساعتی
time bombs U بمب ساعتی
hour angle U زاویه ساعتی
what is the time? U چه ساعتی است
what time is it? U چه ساعتی است
hour circle U دایره ساعتی
wage compution day U دستمزد ساعتی
time bomb U بمب ساعتی
target offset methode U روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
radio range U ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
weapon selector U مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
hour angle U زاویه ساعتی خورشید
time zone U منطقه ساعتی جهانی
sidereal hour angle U زاویه ساعتی نجومی
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
fresh breeze U بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
schedule of fires U برنامه ساعتی اتشها
equinoctial colure U دایره ساعتی مرجع
time zones U منطقه ساعتی جهانی
What time do you get to work every day ? U روزها چه ساعتی سر کار می روی ؟
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
life is not worth an hour's p U ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
genre U طریقه
genres U طریقه
forms U طریقه
handing U عقربه
c o d indicator U عقربه سی او دی
formed U طریقه
systems U طریقه
system U طریقه
indicator U عقربه
methods U طریقه
hand U عقربه
lins donawitz process U طریقه ال دی
form U طریقه
manner U طریقه
poniter U عقربه
gnomon U عقربه
way U طریقه
method U طریقه
structure U طریقه
methode U طریقه
fresh gale U بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
time clock U ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند
absorption marker U عقربه جذب
astatic needle U عقربه نامتوجه
process U روند طریقه
processes U روند طریقه
magnetic needle U عقربه مغناطیسی
mode U طرز طریقه
modes U طرز طریقه
damped needle U عقربه خفیده
solemn form U طریقه رسمی
shortcut U طریقه اقتصادی
routinely U طریقه عادی
absolutism U طریقه مطلقه
fashion U طرز طریقه
fashioned U طرز طریقه
fashioning U طرز طریقه
methods U راه طریقه
fashions U طرز طریقه
method U راه طریقه
routine U طریقه عادی
routines U طریقه عادی
tongue U عقربه [ترازو ...]
acoustic U به طریقه صوتی
real time U ساعتی در کامپیوترکه حاو ی زمان صحیح روز است
needles U اذیت کردن عقربه
counting balance U ترازوی عقربه دار
the manner of doing any thing U روش یا طریقه کاری
needle U اذیت کردن عقربه
needled U اذیت کردن عقربه
sweep hand U عقربه ثانیه شمار
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
deflection method U روش انحراف عقربه
needling U اذیت کردن عقربه
contact print U چاپ به طریقه تماس
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
16:42 PM
1کلمه assist در اصطلاح ساعت به چه معناست؟
2and had to spend a good hour tidying it up!!
2and had to spend a good hour tidying it up!!
1تا چه ساعتی اینجا باز است
0روزانه یه ساعت ویدیو نگاه کنیم
0روزانه یه ساعت ویدیو نگاه کنیم
0قرار بود ساعت ١٠دكتر بياد من تا الان منتظرم
0مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com